وَ مٰا کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتٰابٍ وَ لاٰ تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لاَرْتٰابَ اَلْمُبْطِلُونَ (۴۸) بَلْ هُوَ آیٰاتٌ بَیِّنٰاتٌ فِی صُدُورِ اَلَّذِینَ أُوتُوا اَلْعِلْمَ وَ مٰا یَجْحَدُ بِآیٰاتِنٰا إِلاَّ اَلظّٰالِمُونَ (۴۹) وَ قٰالُوا لَوْ لاٰ أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیٰاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا اَلْآیٰاتُ عِنْدَ اَللّٰهِ وَ إِنَّمٰا أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ (۵۰) أَ وَ لَمْ یَکْفِهِمْ أَنّٰا أَنْزَلْنٰا عَلَیْکَ اَلْکِتٰابَ یُتْلیٰ عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَرَحْمَةً وَ ذِکْریٰ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (۵۱)
و نبودی که میخوانده باشی پیش از آن هیچ کتابی و نمینوشته باشی آن را بدست راستت که آن هنگام هر آینه شک کنند باطلکیشان (۴۸) بلکه آن آیتهائیست ظاهر در سینههای آنان که داده شدند علم را و انکار نمیورزند بآیتهای ما مگر ستمکاران (۴۹) و گفتند چرا فرو فرستاده نشد بر او آیتها از پروردگارش بگو جز این نیست که آن آیتها نزد خداست و نیستم من مگر بیمکننده آشکار (۵۰) آیا کافی نبود ایشان را که فرو فرستادیم بر تو آن کتاب را که خوانده میشود بر ایشان بدرستی که در آن هر آینه رحمتی و پندیست برای گروهی که میگروند (۵۱)
تو نبودی آنکه خوانی پیش ازین
مر کتابی یا نویسی با یَمین
گر که خواننده و نویسنده بُدی
کجروان آنگاه در شک می شدی
می فتادندی تبهکاران به شک
کز کجا این باشد از وحی ملک
بل نشانی های روشن باشد آن
در صدور اهل دانش بی گمان
کی کند انکار آیت های ما
غیر استمکاره از جهل و عمی
کافران گفتند بر وی از چه رو
آیتی نازل نشد از رب او
گو جز این نبود که آیت ها تمام
باشد اندر نزد حق از هر مقام
هم جز این نبود که باشم بیم ده
من به خلقان تا نباشد مشتبه
نیست ایشان را پسند آیا کجا
که فرستادیم قرآن بر تو ما
خوانده تا گردد بر ایشان بهر پند
کاندر اعراب افصحند و اعلمند
گر نکو بینند در وی پس خود آن
رحمت و پندی است بهر مؤمنان