صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۱۶- سوره النحل » ۱۲- آیات ۹۵ تا ۱۰۲

وَ لاٰ تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اَللّٰهِ ثَمَناً قَلِیلاً إِنَّمٰا عِنْدَ اَللّٰهِ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۹۵) مٰا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ مٰا عِنْدَ اَللّٰهِ بٰاقٍ وَ لَنَجْزِیَنَّ اَلَّذِینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ (۹۶) مَنْ عَمِلَ صٰالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثیٰ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیٰاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ (۹۷) فَإِذٰا قَرَأْتَ اَلْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّٰهِ مِنَ اَلشَّیْطٰانِ اَلرَّجِیمِ (۹۸) إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطٰانٌ عَلَی اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلیٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (۹۹) إِنَّمٰا سُلْطٰانُهُ عَلَی اَلَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ اَلَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ (۱۰۰) وَ إِذٰا بَدَّلْنٰا آیَةً مَکٰانَ آیَةٍ وَ اَللّٰهُ أَعْلَمُ بِمٰا یُنَزِّلُ قٰالُوا إِنَّمٰا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاٰ یَعْلَمُونَ (۱۰۱) قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ اَلْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ لِیُثَبِّتَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ هُدیً وَ بُشْریٰ لِلْمُسْلِمِینَ (۱۰۲)

و عوض مگیرید به پیمان خدا بهای اندک را جز این نیست آنچه نزد خداست آن بهتر است مر شما را اگر باشید که بدانید (۹۵) آنچه نزد شماست سپری می‌شود و آنچه نزد خداست پاینده است و هر آینه جزا می‌دهیم آنان را که صبر کردند مزدشان را به بهتر از آنچه بودند که می‌کردند (۹۶) هر که کند کردار شایسته از مرد یا زن و او مؤمن باشد پس زندگانی دهیم او را زندگانی پاکیزه و جزا دهیم ایشان را مزد ایشان را بهتر از آنچه بودند که می‌کردند (۹۷) پس چون بخوانی قرآن را پس پناه جوی بخدا از شیطان رانده شده (۹۸) بدرستی که نیست مر او را تسلطی بر آنان که گرویدند و بر پروردگارشان توکل می‌کنند (۹۹) نیست تسلطش مگر بر آنان که دوست می‌دارندش و آنان که ایشان باو شرک‌آورندگانند (۱۰۰) و چون تبدیل کنیم آیتی را بجای آیتی و خدا داناتر است بآنچه فرو فرستد گویند جز این نیست که تو افتراکنندۀ بلکه بیشترشان نمی‌دانند (۱۰۱) بگو فرو آوردش روح پاکی از پروردگارت بحق تا ثابت گرداند آنان را که گرویدند و از برای هدایت و بشارت از برای مسلمانان (۱۰۲)

نی به عهد االله خرید از بی تمیز

مر بهای اندکی کو نیست چیز

آنچه در نزد خدای اکبر است

گر که دانید آن شما را بهتر است

فانی آن گردد که در نزد شماست

هست باقی آنچه در نزد خداست

صابران را ما جزاء بدهیم بل

مزد ایشان است بهتر در عمل

هر که کرد او کار نیک از مرد و زن

هم بود مؤمن دهیمش بی سخن

زندگیِ پاک نیکو در محل

هم جزای نیک در اجر عمل

زآنچه کردند از عملها برملا

بهترین مزدی است ایشان را ز ما

پس چو قرآن را بخوانی ، بر پناه

تو ز دیو رانده گشته بر اِله

نیست او را سلطنت بر مؤمنان

که به حقشان اتّکال است آن چنان

غیر از این نبود که سلطانیِ اوست

بر کسی که گیرد او را یار و دوست

یا بر آنها که هم او گردد سبب

سرکشان را بر خدا در روز و شب

آیتی را چون بَدل سازیم ما

آوریمش آیت دیگر به جا

هر چه حق وقتی فرستد درخور است

آیتی نسخ ار شد او داناتر است

حُکم ها باشد به حکمت مستند

نیست حُکمی در زمانی بی سند

آیتی وقتی کند نازل خدا

که در آن وقت است آن را اقتضا

وقتها را داند او در مصلحت

حکمها را هم به جا داند جهت

غیر از این گویند نبود کافتراست

آنچه گویی یعنی آن نی از خداست

بل نمیدانند ز ایشان بیشتر

علت اثبات و نسخ اندر ثمر

کز چه رفت آن حکم سابق از میان

حکم دیگر آمد اندر جای آن

گو فرود آورد با این اسطقس

این کتاب از ربّت آن روح القدس

مؤمنان را تا بدان بخشد ثبات

هم دهدشان مژده در راه نجات

مسلمین را رهنمایی بر خداست

هم بشارت بر علّو و اعتلاست