ناصر بخارایی » رباعیات » شمارهٔ ۱۳

دیدم گل سرخ سخت پیراسته بود

بلبل به دعای سحرش خواسته بود

بس تازه و دلگشا و آراسته بود

گویی که به روی صبح بر خاسته بود