صِبْغَةَ اَللّٰهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اَللّٰهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عٰابِدُونَ (۱۳۸)
رنگ خدا و کیست نیکوتر از خدا در رنگ کردن و ما مر او را پرستندگانیم (۱۳۸)
رنگ حق است این مذاهب وین ملل
رنگ را زو کیست بهتر در عمل
صبغة الله یعنی اندر اهتدا
گشت باید تابع دین خدا
بِه ز شرع الله و دینش رنگ نیست
غیر رنگش هیچ در فرهنگ نیست
صبغة الله است اصل رنگ ما
هم به او ایمان ما و آهنگ ما
هست هر ذی اعتقادی باطنش
خود به رنگ اعتقاد کامنش
صاحبان اعتقادات ای همام
رنگ دارند از نبی خود تمام
اهل هر ملت به صبغی در خور ا ست
صبغ او بر صبغ آن پیغمبر است
و اهل هر مذهب به صبغ آن امام
که مر ایشان راست قائد در نظام
اهل حکمت منصبغ هم بر عقول
بر عقول خویش یعنی بالحصول
و اهل اهواء و بدع مصبوغ نیز
بر هوی و بر نفوس بی تمیز
وآن موحد منصبغ بر صبغ حق
صبغة الله است صبغش در نَسق
نیست رنگی بهتر از رنگ وجود
هل تعیّن، رنگ او را گیر زود
هر خُمی را رنگی اندر کثرت است
رنگ بیرنگی نشان وحدت است
نه موحد رومی و نه زنگی است
رنگ او از رنگها بی رنگی است
رنگ گُل بگذار و رنگ باغ شو
محو رنگ آمیزی صبّاغ شو
فقر جویی، شو سیه رو از دو کون
رنگ فقر این است بی تغییر لون