مولدش دارالملک شیراز است و اوقات او بقصه خوانی میگذشت و در آن کار بسیار شیرین سخن و خوش گفتار بود . در شعر طبعش ملایم افتاده بود در شهور سنه خمسین و تسعمایه در شهر خود فوت شد این رباعی از نتایج طبع اوست :
وز قصه من شکایتی می شنوی
سوز دل من فسانه می پنداری