سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ هفتم در ذکر سایر عوام » ۶۶۷- مولانا بیره

مرد بله و ساده است و بغایت از وادی شاعری بدور افتاده خوبی اش آنکه از قم است و حسن پوش، معایب آن مردم فاش گفته چنانکه میفرماید :

تا کی پیاده بی سر و پا دق و لق بود

مردمان گویند بی علت قمی

از این رهگذر منت بیشتر بر آن طایفه دارد که قرنهاست که در میان اهل سودا و بازار این مثل اشتهار دارد که « بی علت قمی اشتهار دارد .» و میگوید من آنرا تغییر داده و تأویل کرده او این علت را از ایشان رفع کردم، یکبار چند روزی بیماری کشیده این بیت فرموده اند (!)

راست میگویند بی علت قمی است

اربعین یوم است بی ره خسته است

قصیده ای دیگر گفته موسوم بدو کیسه و این بیت از آنجاست :

باقی ابیات از این قیاس توان کرد، اما احیانا از این نوع شعر هم از او سر میزند :

ناله ام از غمش دو دوک شده

غم خورم هر که سخن با مه من میگوید