پسر درویش روغنگر است اما زینی برای تحصیل از مشهد مقدسه متوجه عراق گردیده و هم در آنجا فوت شد این اشعار از آن برای مسافر عالم بقاست :
دیدمش دیروز، عشق آمد گریبانم گرفت
آتش عشقش باول شعله در جانم گرفت