از جمله نوادر دوران و اعجوبه زمان بود و در انشاء از زبان وحوش و طیور چیزهای عجیب و غریب نوشته و در شعر هم طبعش در جد و هزل بسیار خوبست . این سه مطلع از اوست :
ملک روزی که در قبر من از بهر سوؤال آید
چو بیند کشته عشقیم رحمش در خیال آید
از برای خانه دنیا مکن با کس نزاع
خشت ها را بین نهاده روبرو بهر وداع
هوس می است و نقلم ز دو لعل فتنه جویی
چه بلا خیال خامی، چه کشنده آرزویی