مردی یتیم و عاشق پیشه، استر آبادیست و شب گرد روزی رقیبی باو رسیده بیکدیگر افتادند و به تیغ تیز با یکدیگر بنیاد جنک کردند و بزخم تیغ بیدریغ هر دو از پای در آمدند و مضمون این بیت به فعل آوردند :
بکشید تیغ تیز و بکشید یکدگر را
ز سر تمام عالم ببرید درد سر را
بهمه حال این مطلع از اوست :
نه محرمی که بگوید بیار حال مرا
نه همدمی که زخاطر برد ملال مرا