مشهور است که مروی است اما خود میگوید که از تونم از شعرای مشهور است در همه باب شعر گفته اما در منقبت بسیار کوشیده در اوایل جوانی بسیار بی قید و لاابالی بوده و اکثر به هجو مردم زبان میگشود و اهاجی که میان او و وحیدی قمی واقع شده مشهور است از غایت رکاکت ایراد آن ننمود این چند بیت از جمله ابیات اوست :
آیت رحمتی چنین نامده بر زمین فرو
حلقه لعل بتان را نه ز جان ساخته اند
بلکه جان را ز لب لعل بتان ساخته اند
هرگز سوی من چشم کرم باز نکردی
کاز ناز بمن عربده آغاز نکردی
دادی بسخن وعده ام و لب نگشودی
گفتی که کنم مرحمتی باز نکردی
از سبزه دمد گل چو تو را سبزه ز گل خاست
در حسن چرا دعوی اعجاز نکردی
قضا که صورت یوسف چنان لطیف رقم کرد
برای صورت خوب تو امتحان قلم کرد
گه دل از عشق بتان گه جگرم می سوزد
عشق هر لحظه بداغ دگرم می سوزد
من ز خود بی خبر و آتش هجران در سر