برادر خواجه امیر بیک مهردار است و بعضی اوقات در عراق عرب بود و بامر وزارت اشتغال داشت گویند شاعری قصیده ای در مدح او گفته و بی جهت زبان به هجوش گشاده، خواجه مذکور این قطعه گفته نزدش فرستاد .
ز مدح آنچه افزودیم در کمال
ز هجوی که گفتی همان کم شود
ز، دم لابه سگ چه شادی رسد
که از عف عفش موجب غم شود