سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۱۱۷- امیر شمس پیاده

از سادات حسینی کاشان است پدرش به تولیت مزار بابا شجاع الدین فیروز که در شهر مذکور است اوقات میگذراند اما او را داعیه سپاهیگری شده به تیراندازی میل کرده و در آن کار استاد شده ترک وطن کرده پیاده در رکاب نواب حضرت صاحبقرانی بسر می برده گاهی دغدغه شاعری هم دارد و به هجو مردم را می آزارد چنانکه خواجه قباحت جراح را که جراح نواب صاحبقرانی است هجو کرده بود و او نیز مثل آن، کلمه ای چند در سلک نظم آورده که در ایراد آن بی حیائی ظاهر میشود بنابراین بنوشتن آن گستاخی واقع نشد بهمه حال این مطلع را شعر خود میداند :

ما کشته عشقیم نداری خبر از ما

یا بی خبر، آندم که نیابی اثر از ما