دختر زاده قاضی جهانست در بعضی اوقات بملازمت صاحب قرانی سرافراز بود و در روانی طبع وحدت فهم ممتاز این مطلع از اوست :
تا چند از فراق تو درد و جفا کشم
رحمی! که بر لب آمده جان بلا کشم