والی گیلان و لاهیجان . مصرع : گلبن انبته الله نباتا حسنا گلدسته بوستان لطافت و صفا، بصفت تهور و شجاعت، و شیوه بذل و سخاوت، از اقران در پیش، و در اضائت انوار رشادت و نجابت از اخوان بیش بود. خلف صدق غفران مآب کار کیا سلطان احمد است و نسبت عالی حسبش به امیر کیای ملاطی که از اجله سادات حسینی است منتهی میشود بنابر سمت سیادت ذکر او بر سایر سلاطین که پایه سبقت دارند تقدیم یافت، القصه، چون پدر بزرگوارش داعی کبیر را لبیک گفت مسند ایالت را خالی گذاشت بنابر وصایت او سلطان علی کیا نام برادر مهینش علم سروری برافراشت و در اندک وقتی میانه برادران بنزاع انجامیده و به نیروی امرا، که بدو گرویده بودند ایشان را از میان برداشت، هیهات! هیهات، مصرع : این از فلکست از حسن نیست.
در شهور سنه ثلاث و تسعمایه «۹۰۳» در گذشت و این مطلع از او بر صحیفه دوران یادگار ماند
قاتل من چشم می بندد دم بسمل مرا
تا بماند حسرت دیدار او در دل مرا
قاتل من چو بسوی من محزون گذرد
چشم پر خون مرا بیند و از خون گذرد