الهی همگان در فراق می سوزند و دوستدار در دیدار، چون دوست دیده ورگشت دوستدار را با شکیبائی چه کار؟ الهی با بهشت چه سازم و با حور چه بازم، مرا دیده ده که از هر نظری بهشتی سازم