امیر پازواری » دیوان اشعار » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۱۴۷

چِلُویی دوسْ مه، هر دم چِلُو دَری تو

زرِ شیشه‌ره مونّی، گِلُودَری تو

اگر دونّم که قلم فرُو دری تو،

اونوخت اِمِّهْ من، اوّلِ خُودری تو