نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۱۱

ما جلوه گه جمال یاریم

آئینه حسن آن نگاریم

در مصطب عشق با دف و چنگ

از ساغر وصل باده خواریم

جز باده کشی و مهر ورزی

کاری بجهان دگر نداریم

گردیده غریق بحر وحدت

گاهی بمیان و گه کناریم

با شاهد وصل گشته همدوش

گاهی بیمین و گه یساریم

جز تخم وفاو دانه مهر

در مزرع جان و دل نکاریم

چون نور علی بملک باقی

بر مسند فقر تاجداریم