نقد دل جز بتوبه اخلاص
کی شود از غش زمانه خلاص
چهره فتح اگر مبین خواهی
پرده بگشای از رخ اخلاص
۳
تا بیابی در حقیقت را
شو بدریای معرفت غواص
زاهد آن جامرو که باری نیست
عامیان را به بارگاه خواص
نقد ما را عیار کم نشود
گر گذارند صد رهش بخلاص
۶
هر شبم تا سحر ببزم فلک
زهره خنیاگر است و مه رقاص
دل چو روشن شدم ز نور علی
شد ببزم حضور خاص الخاص