ز همتها یکی باشد افاقت
که اول همت است اندر لیاقت
بود آن باعث ارجوئی نشانی
بکسب باقی و هم ترک فانی
تو ثانی همت آنرا آنفه دان
درجه ثانی از همت بود آن
کراهت باشد آنرا زاجر اعمال
توقع نبودش پاداش افعال
نخواهد در عمل از حق جزائی
ندارد در نظر خوف و رجائی
سیم همت بود اندر توالی
خود آن زارباب همتهای عالی
که ایشانرا تعلق جز بحق نیست
نظر هیچ از رهی بر ما خلق نیست
نه هرگز ملتفت بر ممکناتند
نه واقف هم در اسماء و صفاتند
نه از مستقبل آگه نی زماضی
نه از حال و مقامی شاد و راضی
همه مقصودشان تعظیم ذاتست
فراغت همشانرا از جهاتست