بود مستهلک آن فانی بالذات
که باقی زو نماند رسم و عادات
چو در ذات الاحد گردید فانی
نماند ز او نشانی در نهانی
همانا بعد استهلاک اشیاء
بود آنوجه هو باقی و برجا
چو غیری باوجود او نشاید
از آنرو غیر او مستهلک آید