ز عبدالواحد از پرسی و حالش
بود بر واحدیت اتصالش
احدیت که بر جمع است موصوف
شود او را ز اسماء جمله مکشوف
بمایدرک کند درک حقایق
دگر فعلی که با اسمی است لایق
شود مکشوفش از اسماء وجوهات
دگر هر وجهی نماید فعلی اثبات