ز عبدالواسعت گویم بواقع
که باشد مظهر او بر اسم واسع
هر آنچه باشد اندرعون و حولش
دهد وسعت بر آن از فضل و طولش
ز چیزی وسعت اوما بواجب
نیابد کوست غالب بر مراتب
نه بیند مستحقی در مقامش
جز آن کاعطا کند هر صبح و شامش