صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۲۹ - عبدالخافض

ز عبدالخافضت گویم بیانی

اگر صافی دل و روشن روانی

بود آنکس که ز اشیاء در تذلل

در آید گاه رؤیت بی‌تامل

ز هر شیئی ببیند رؤیت حق

وزان رؤیت بخفض آید محقق

از آنرو خواهد ار وقتی نشانرا

بخفض آرد تمام انس و جانرا

نشان خافضیت ز او در اشیاء

عیانست ار تو داری چشم بینا

ز اسم خافض است این نوع تأثیر

کز آنها شمه‌ئی آید بتحریر

عجب نبود پس از عارف که بیناست

بذل و خفض از دیدار اشیاءست

که آید در نظر از ورد و خارش

ظهور ذوالجلال و اقتدارش

بخفض و اهتراز از هیبت حق

چنان آید که پیش صرصری بق

از آن حقش بخفض آرد فلک را

مطیع امر او سازد ملک را

بلرزد کوه اگر بیند شکیبش

بخشکد بحر اگر یابد نهیبش

ز خفض نوح کو با کبریا کرد

جهانرا غرق طوفان فنا کرد

براهیمی ز بال پشه خورد

شرار هستی نمرودی افسرد