صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶

دل رفت و راه از دستم زان نرگس مستانه

بی‌ساغر و می‌مستم حاجت چه به پیمانه

سجاده نشینی بس در صومعه با هر کس

دیگر نشوم زین پس دور از در میخانه