میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۸

هر روز ز بهر دل بیحاصل من

آتش خیزد همی ز آب و گل من

در خاطرم ار خیال جنت گذرد

دوزخ شود آن خیال اندر دل من