میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۷

می آمد دی بسان اقبال شهان

خندان چو لب بهار در خوزستان

من از غم او چو پیر زاهد گریان

او همچو شباب بر غم من خندان