میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۲۳۲

بر تیر تو دیده گفتم آماج کنم

روز رخ تو مه شب داج کنم

هر شب ز جفای تو همی از تف دل

دوزخ به شرار خویش محتاج کنم