میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۶۲

گر ابر نمی ز چشم من بردارد

تا نفخه صور آتش دل بارد

ور زانکه گذر کند بسوی بستان

بستان همه وقت درد و غم بار آرد