میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۵

عشاق به تیغ عشق جز سر ندهند

خاک قدمش به هیچ افسر ندهند

گر سنگ بلا ببارد ابر غم دوست

آن سنگ به صد هزار گوهر ندهند