میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۹

زین باده که دل زجام غیرت نوشید

خون درتن من چو باده در خم جوشید

گفتم که به صبر از تو نهان دارم لیک

آتش به گیاه خشک نتوان پوشید