میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۳

در دشت وجودم که فلک می پوید

تا بذر غم از برای ذرعش جوید

هر ابر نفس که خیزد از بحر دلم

مسمار بلا روید و ناوک روید