میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۱

در خنده چو بر لعل تو شکر چسبد

این جان چو مگس به دیده تر چسبد

از ترس من این دو پلک بر هم نزنم

کز شهد مبادا به هم اندر چسبد