میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۶

جان غاشیه غم تو بردوشش باد

درد تو روان من در آغوشش باد

جز وصل تو آرزو گر اندیشه کند

رسم و ره اندیشه فراموشش باد