میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۳۳

ای دوست بیا که بی تو بودن عار است

جان بی تو ز من چو سایه دیوار است

صبح همه بی باده وصلت شام است

نور همه بی نور جمالت تار است