فصیحی هروی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۵

ره نمی‌یابد اجل هم بر سر بالین ما

بس که ماتمخانه ما از غم هجران پر است

نیستم آگه که آتش بر دل شوقم که زد

لیک می‌دانم که بازم سینه از پیکان پر است