ای حکیمی کز استقامت طبع
آسمان را بری خمی از پشت
طول عالم به دست همت تو
یک بدستست کم به چار انگشت
حدس تو چون عنان بجنباند
عقل پیشش رود به پشتاپشت
نبود با نسیم خلق خوشت
سنگلاخ فراق نیز درشت
بنده را در فراق حضرت تو
تلخی زهر زندگانی کشت