هجر تو جزو اول دیوان محنتست
وین چاکهای سینه گل باغ فرقتست
غمهای مرده در دل ما زنده کرد هجر
گویا شب فراق تو روز قیامتست
دیریست که نظاره ما پردهنشین است
بی دوست در اقلیم وفا رسم چنین است