فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲

هنوز شعله‌فشانست آه حسرت ما

هنوز غرقه به خونست چشم عشرت ما

به دور حسن تو چندان مریض دارد عشق

که مرگ را نشود فرصت عیادت ما