طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۴۵

گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ما

واشود گر از سر ما، عقل چون دستار کهنه

چون به تن پیری درآید، زیب و زینت را نشاید

نقش نو کی خوش نماید، بر در و دیوار کهنه

عمر شاعر چون فزاید، بیتش از خامی برآید

زان که طرح پخته آید، از کف معمار کهنه