طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۵۰

برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم

سنبل ز کف اندازم و گیسوی تو گیرم

بر چشم خودم جای دهد غنچه سیراب

در رنگ گل تازه اگر بوی تو گیرم

مستانه چو در جلوه گه ناز خرامی

تعویذ شوم، دست به بازوی تو گیرم

هر جا که به خون ریختنم تیغ برآری

من هم ز پی کشتن خود، سوی تو گیرم

گفتم که به خوی تو و بوی تو برآیم

بوی تو گرفتم، عجب ار خوی تو گیرم