گرفته جان به کف، آن مهرتابان را هوس کردم
تمام عمر را چون صبح، صرف یک نفس کردم
ز بی پروایی صیاد ترسیدم درین گلشن
پریدم از کمین، خود را گرفتم در قفس کردم!