طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۵۱

هزار بار نگردید تا به گرد سرش

نکرد از دو طرف، زلف دست در کمرش

ز چشم آینه حیرت نمی رود بیرون

خیال کیست، ندانم، همیشه در نظرش