طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۲۱

چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک

می دود بهر تماشا، ابر در بالای ابر

هرچه می آید به دستش، می کند امروز صرف

در غم فردا نباشد طبع بی پروای ابر