طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۰۰

بی توام در سیر گل، تن با خزان همدرد شد

هر کجا چیدم گل سرخی، به دستم زرد شد

بس که در دل داشتم از ساقی دوران غبار

عالم آب از نسیم آه من پر گرد شد