مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند
خطا ز دست پدر شد، پسر چه کار کند
صبا کجاست که از غنچه لبت، حرفی
زند به گوش خزان، کار صد بهار کند
نگه ذخیره نماید همیشه مردم چشم
که روز وعده او صرف انتظار کند