ثبات خانه تن را حباب می داند
بنای جلوه گری را سراب می داند
قدح که هیچ نمی داند از مراتب بزم
شراب را ز غم او کباب می داند
به نیم جو نخرد ذوق آرمیدن را
دلی که چاشنی اضطراب می داند
تو سیل اشک روان کن، که خود ره جو را
اگر چپ است وگر راست، آب می داند