طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۱۹

از مقام ریشه و پیوند می باید گریخت

چون صدای نی ز چندین بند می باید گریخت

خویشها دارند چون زنبور، دایم نیشها

خویش را خواهی، ز خویشاوند می باید گریخت

گر نداری ای چمن، تاب سواران خزان

تا به آن جایی که می تازند، می باید گریخت

ما غریبان را زنی چون دختر رز لایق است

از زنی کورا شود فرزند، می بایدگریخت

تا به کی طغرا به غارت می دهی مضمون نو؟

زین کهن دزدان معنی بند می باید گریخت