ره به درمان ندهم، راهنما آگاه است
نکنم بیخودی از درد، خدا آگاه است
می توان عکس نگه درگل رخسارش دید
نیست آیینه بدین آب، صفا آگاه است
نگهش با مژه، هم بزم نگردیده هنوز
شرم ازین قصه خبردار و حیا آگاه است
بی نسیم گل رویت، ره شادابی را
لاله صدبار غلط کرده، صبا آگاه است