عمان سامانی » گزیدهٔ اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳

تا به کف تاری از آن طره طرار افتاد

طالع بخت مرا همچو شب تار افتاد

گرچه رخسار تو زد آتش حرمان بر دل

قسمت ما ز گلستان رخت خار افتاد