میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۹

غمزه زنان بر جهانیان گذری کن

قتل جهانی ز ناوک نظری کن

صید خودم دان و جمع دار دل از من

فکر گرفتاری دل دگری کن

تا نشوم بی‌خبر چو بی‌خبر آیی

پیشتر از آمدن مرا خبری کن

زان مژه در دل هزار تیر شکسته

رحم به مرغ شکسته‌بال و پری کن

میلی اگر عاشقی، مرن ز خوشی دم

مایه راحت، جراحت جگری کن